إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۳

إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم، أَلاَّ تَعْلُوا عَلَیَّ وَأْتُونِی مُسْلِمِینَ (سوره مبارکه نمل ۳۰ و ۳۱)
نامه سلیمان نبی البته به خطاب به ملکه صبا نوشته شد و نه مردم آن سرزمین. نامه را به کسی مینویسند که احتمال تاثیر داشتهباشد. آنروز ملکه صبا قلب بازی داشت برای پذیرش حق و امروز البته سران سرزمینهای غرب قلبهایی دارند که به خاطر غرضورزی و … سنگ شده.
«من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم … به این سبب كه آینده ملت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حس حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم»
مهمترین بخش هردو نامه دعوت به دیدن بیواسطه حقیقت از طرف مخاطبین است:
«من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید.»
نوشتن این مطلب تمام نشده
محمدرضا فیضیان - إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ