ديشب منتظر بودم استاد کلا تلويزونو منفجر کنه! اما در کمال آرامش مهربونترين تحليل ممکن (ناممکن!) از شرايط جامعه و اتفاقات بعد از انتخابات ارائه کرد که جدا لذت بردم. اين حس البته تکراري بود؛ چند شبي که دانشگاه امام صادق (عليهالسلام) پاي منبرش رفتيم هم منتظر بودم اين بيشرفا رو به آتيش بکشه، اما برعکس مارو آتيش زد!
آخرالزمان دوره نازيه! فتنهم يه اتفاق مفيد ودوستداشتني! شما اين طور فکر نميکنيد؟ نه؟ پس دوباره اين چند تا سخنراني آخري استادو گوش کنيد. (سعي ميکنم لينک بدم.)
امروز بعد از ظهر داشتم توراه راديو گوش ميکردم، يه آقاي دکتري شرح گلستان ميگفت. ايشونم مثل بقيه فکر ميکنه سردر سازمان ملل اين شعر معروف سعدي رو نوشتن که بني آدم اعضاي يکديگرند …
ما (رفقايي که تو اين چند دوره سفر سازمان ملل همراه دکتر بودن و بعضي هم هر بار) خيلي دنبال او سردر گشتيم حتي دور درها بيرون درها پشت درهارو هم نيگا کرديم؛ نبود!
يه تيم تحقيقاتي بايد بگردن ببينن اولين بار کي اين دروغو گفته يا اگه راست بوده از کي اين شعرو از سردر ورداشتن!
پ.ن. مورخ شنبه 15 اسفند 1388
کشف جدید
بالاخره فهمیدم این شعرو کجای سازمان ملل نوشتن:
در ژنو
خوب لااقل یه نفر یه حرف جدید زد حالا باید اونم بررسی بشه!